امرای چغانی (آل محتاج)، در ابتدا خاندانی کوچک و محلی بودند که در گوشه ای از سرزمین چغانیان در ماوراالنهر حکومت می کردند ولی به مرور زمان قدرت یافته، توانستند نام خود را در تاریخ پرفراز و نشیب ایران به ثبت برسانند. این خاندان توانست در ارتباط متقابل با سامانیان، روزبه روز از قدرت و اعتبار بیشتری برخوردار شده، قلمرو حکومتی خود را افزایش دهد.با قدرت یافتن ابوبکر چغانی بود که آل محتاج از خاندانی کوچک و ناشناس تبدیل به خاندانی مشهور شد و نام آن بر سر زبان ها افتاد. بعد از وی پسرش، ابوعلی، قدرت یافت. او توانست آل محتاج را به نهایت قدرت و شهرت خود برساند و حتی به عنوان سپهسالار سامانیان، شهرهای زنجان، ابهر، نهاوند و دینور را نیز تصرف نماید.با فوت او دوران ضعف و انحطاط چغانیان نیز آغاز شد؛ چون هیچ کدام از افرادی که ادعای جانشینی او را داشتند یا نتوانستند به حکومت برسند و یا اگر هم حکومت یافتند، چند صباحی بیشتر بر مسند قدرت نبودند و از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست. از آنجاکه چغانیان دست پروردۀ دربار سامانیان بودند، به تبعیت از ایشان در ترویج زبان فارسی کوشیده، در جلب سخنوران و نویسندگان و شاعران ایرانی اهتمام خاص ورزیدند و آنان را به تصنیف و تالیف کتاب به زبان فارسی برانگیختند.